با دقت به وضعیت روانی دانشجویان، فارغ التحصیلان و افراد شاغل، متوجه میشویم که درصد بالایی از آنها از رشته و شغل خود رضایت کافی ندارند.
برای مثال با پرسش از یک نمونه آماری از دانشجویان دانشگاه تهران به نتایج زیر دست پیدا کردیم:
همان طور که مشاهده می شود، بیش از نیمی از دانشجویان در این دانشگاه از رشته خود رضایت بالایی ندارند.
مسلماً این آمار در دانشگاه هایی که از نظر علمی سطح پایین تری دارند وضع نامناسب تری دارد. می توانید حدس بزنید چرا؟!
همچنین هرساله با تعداد قابل توجهی از دانشجویان مواجهیم که در مقطع ارشد، از زمینه تحصیلی ریاضی به زمینه انسانی تغییر زمینه می دهند.
در کتاب آشنایی با رشتههای دانشگاهی، نویسنده بیان می کند که : «هر ساله 20 تا 30 درصد از دانشجویان سال اول و دوم دانشگاه متقاضی تغییر رشته هستند و از این میان فقط با تقاضای تعداد انگشتشماری موافقت می شود.»
طبق بررسی یک مؤسسه پژوهشی، کمتر از 50درصد افراد شاغل در آمریکا، دارای رضایت شغلی هستند.
نمیتوان تنها دلیل نارضایتی و شغلی را نبود استعداد شناسی دانست، اما این قطعاً یکی از دلایل مهم آن است.
کسی که وارد رشتهای شده که در آن مستعد است، پی در پی موفقیتهای علمی کسب می کند و این باعث رضایت تحصیلی او می شود.
همچنین در فرصت های شغلی پیش روی خود به گونهای مناسب و درخشان ظاهر میشود و این امر، جلب مشتری و کسب درآمد را به همراه دارد.
به عبارت دیگر یک فرد مستعد، در رشته خود هم موفق است، هم لذت می برد و هم سود می کند!